سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برو شکر کن!

«یکی از پادشاهان قدیم چین به سگبازی معروف بود. در دوران سلطنت او سگ همه جای کشور را اشغال کرده بود و کسی جرات نداشت به این حیوان نگاه چپ بکند. سگها نه تنها در دوران حیات، عزیزدردانه بودند و در ناز ونعمت می زیستند، بلکه پس از مرگ نیز جسد آنها را در گورستان مخصوصی که بر فراز تپه بلندی قرار داشت با احترام به خاک می سپردند.

از قضا یکی از سگان سوگلی دربار درگذشت. شاه یکی از درباریان را امر فرمود که شخصا سگ فقید را بر دوش کشیده به بالای تپه برساند و مراسم تدفین آن را انجام دهد. در میان راه، درباریِ فلکزده با دوستی مصادف شد. نالان و عرق ریزان زبان به شکوه گشود. دوستش او را گفت: برو شکر کن اعلیحضرت اُلاغ باز نیستند، وگرنه تو الان به جای سگ می بایستی الاغی را بر دوش بکشی!»





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 37
    بازدید دیروز : 49
    کل بازدید : 925659
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/11    ساعت : 1:13 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات